روز نوشت های درخت سرو  و جوانه کوچولو

روز نوشت های درخت سرو  و جوانه کوچولو

روز نوشت های یک مامان تازه کار که سعی می کنه مادر خوبی باشه :)

یکشنبه .

دست و دلم به خونه تکونی عید نمیره . کاش راه ها رو ببندن و نریم مسافرت ...

چرا دوست ندارم خونه تکونی کنم چون زندگی روی هواست . من دوست دارم توی خونه ی تمیزم زندگی کنم نه اینکه درش رو سه قفله کنم برم پانزده روز بعد بیام و یه لایه خاک تحویل بگیرم . 

از اون گذشته هر هفته خونه رو تمیز کردم و هر ماه هم یه نیمچه تمیزی داشتم - هرچند امسال توی این هر ماه تمیزی خیلی تنبلی کردم و همون در حد نیمچه ماند ! و من از بعضی هاش  تا شد فرار کردم اما سال بعد قسم میخورم هفته ی اول هر ماه این رو تمام و کمال در حد مرگ داشته باشم ! 

نیامدن دایم مهمون در این امر خیلی موثر بود یکی اصولی و با وسواس تمیز کردن دومی رنگ مو هام . 

دیروز نقشه کشیدیم با همسرجان که رو تختی ها رو ببریم حیاط مامان بشوریم . خوب این خوبه می شورم تا عطر شوینده بره - بخاطر ریه ام من نمی توانم رخت خوابی که تازه از لباس شویی بیرون امده رو استفاده کنم باید همون عطر کم شوینده بره -

معمولا هم از نیمه ی اردیبهشت بخاری ها جمع میشه دیگه من می گم بگذارم بخاری رو که برداشتیم بعد پرده ها رو بشوریم ، تخت رو بیاریم جلو اتاق رو کامل طی بکشیم و کمد لباس ها رو از لباس مرتب کنم .

خوب همون زمان اشپزخانه رو هم می شوریم دیگه 

شیرینی عید هم نپختم  کلا قراره در قرن جدید به عنوان یک موجود تنبل دچار دگردیسی بشم 

الانم سه تا سبد لباس شسته رو گذاشتم کنار اتاق تا ببینم وضعیت شهر ها به چه صورت ه و باید ساک بست و رفت یا نه . باقی خونه  هم دسته ی گل ه و جارو کشیده و مرتب ه - فقط برای عید و عمو نو روز جمعه مثل هر هفته خونه رو تمیز کنم و اساسی ایش باشه در قرن نوین !

یکشنبه بیست و چهارم اسفند ۱۳۹۹ ۱۰:۱۸ ق.ظ ...

دریافت کد آمارگیر سایت

آمارگیر وبلاگ

© روز نوشت های درخت سرو  و جوانه کوچولو