روز نوشت های درخت سرو  و جوانه کوچولو

روز نوشت های درخت سرو  و جوانه کوچولو

روز نوشت های یک مامان تازه کار که سعی می کنه مادر خوبی باشه :)

چندتا اپیزود از من

+برای نهار امروز میخواهم یه حرکت خلاقانه بزنم فقط امیدوارم بعدش رضا نون و ماست جای نهار نخوره .

برای خودمون می خواهم هویچ و سیب زمینی و گوشت چرخ کرده و پیاز رو با کمی ادویه پلویی مخلوط کنم و با برنج ابکشی و ته دیگ بگذارم دم بکشه .

با ماست و سبزی خوردن .

شاید هم یه پارچ شربت ابلیمو توی این هوای نیمه ابری -

تا حالا درستش نکردم اما یه حسی به من میگه خوشمزه میشه . البته توی اینستا دیدم اما نمیدونم اسمی داشت یا نه .

نظرتونه ؟ درست کنم خوشمزه میشه -

+من و رضا چند روز هست میگیم 23 ام چی بود ؟ یه کاری داشتیم توی این تاریخ و صبح فهمیدیدم اکنت جمنای مون انقضا شده و 23 ام تاریخ تمدیدش بود ...زیبا نیست ایا ؟ زن و شوهر ماهی گلی هستیم .

+ابرها رو دارند بار ور میکنند ...بشه یا نشه اش مهم نیست ...اما من دوس دارم اولین واکنش هانا رو ببینم ...چون روزی که رفتم بتای سوم رو دادم و یه عدد گردن کلفت 23000 رو دیدم دستم رو گرفتم زیر قطره های بارون رو کردم به رضا و گفتم داریم مامان و بابا میشیم و بعد بارون شدید شد و قطره های بارون مثل بوسه روی گونه ام نشست انگار کایینات می گفت ...جای تمام اشک هات ...حالا من بوسمت ...

توی یه خیابان بهاری و بارونی درست سر اذان مغرب ...

+یه چیز همچنان توی شکمم حرکت میکنه فقط یکم بالاتر از جایی که باید برای همین نمی رم تست حاملگی بگذارم ...متاسفم کوچولو اگر تو هستی و من هنوز نمی خواهم قبولت کنم ...ولی از ته قلبم امیدوارم نباشی ...

+چند روی پیش رفتم قصابی ، بابام گوشت خریده بود اما چون بعد از تصادفش هنوز با واکر میره نمی توانست بیاره من براش اوردم انجا قلم دیدم و گفتم برای هانا بخرم بعد گفتم فعلا نه باشه ماه بعد این ماه دستم باز نیست ماه بعد توی اولین الویت براش میخرم...روم هم نشد تحت هیچ شرایطی مثلا به بابام بگم برای هانا هم قلم بخر و ...همه چیز فقط و فقط از دلم گذشت ...دیروز خواهرم امد با یک ظرف خیلی خیلی بزرگ از قلم گاو که برای هانا عصاره کرده بود ...ای خدایی که دل بنده هات رو می بینی ...دوست دارم ...شکرت میکنم نه برای نعمت ها بلکه برای اینکه می دونم دلم رو می بینی و خیالم راحته که هستی ...خدایا مراقبم باش و نگذار چیز از دلم بگذره که به صلاحم نیست ...

شنبه بیست و چهارم آبان ۱۴۰۴ ۱۱:۲۰ ق.ظ ...

دریافت کد آمارگیر سایت

آمارگیر وبلاگ

© روز نوشت های درخت سرو  و جوانه کوچولو