ارزش
امروز زنگ زدم حسابداری و درباره مبلغ بیمه ام در این مدت صحبت کردم و عدد تقریبا سه برابر چیزی بود که فکر میکردم شد یعنی عملا تمام پول ماشین ظرفشویی پر ...
ناراحتم ؟
بله -
ارزشش رو داره ؟
بله -
ارزش یک روز که توی کلاس مریض بشم و این مریضی به هانای نازنینم منتقل بشه ...ارزش یک روز که تن گرم از خوابش رو بغل کنم و توی برف ببرم خونه ی بابام ...ارزش یک قطره اشک که بخاطر دوری از من بریزه ...ارزش یک داد که از سرخستگی سر دخترکم بزنم ...
من 34 سالمه ...9 ساله متاهل هستم ...9 سال هست با دست ظرف شستم ...میتوانم سه سال دیگه هم بشورم ...اما هانا فقط یک بار هشت تا هیجده ماه هست ...فقط یک سال هست که تا این اندازه به من نیاز داره ...
پس ناراحتم اما ارزشش رو داشت :) ان شا الله خدا از جایی که فکرش رو نمیکنم برام روزی زیاد بفرسته این دوازده ماه می گذره همان طور که دوازده ماه گذشته گذشت ...بعدش برمیگردم سر کارم ...پس انداز میکنم و به چیزی که می خواهم میرسم .








