روحیه از که اموختی ...
از قشنگی های امروز اینکه الان با یک فک که حس عجیبی توش دارم ...باید پاشم برم دکتر زنانم ![]()
به فاک فنا رفتم بخدا ![]()
دیشب خدایی خوب بود مسکن زود خوابم کرد ...5 از درد فکم بیدار شدم ...دوباره خودم رو مهمون مسکن کردم ...تا 7 بیدار ماندم ...دوباره خوابیدم تا 10 ....الان هنوز شهامت صبحانه خوردن ندارم ...یعنی شهامت جوییدن ندارم ...البته بگم دیشب قبل از خواب کلی بستنی خوردم دکتر گفته بود به من چه ! گفت برو از دو ساعت دیگه هر قدر دلت می خواهد بستنی بخور !![]()
اینقدر این مدت دندانم اذیت کرده که اصلا یک درصد از دست دادنش ناراحت نیستم ...من برای این دندان یک بار در 8 سالگی یه بار در 15 سالگی و یک بار در 20 سالگی رفتم دندان پزشکی و سه بار پر و ترمیم شده بود فقط سوالم اینکه چرا یک بار ...یکی از این عزیزان دندان پزشک مثل ادم عصب کشی نکرده بود که دیگه عفونت نگیره یا اینقدر اذیت نکنه
رضا هم الان زنگ زد گفت بیمه مون بخشی از هزینه ی ایمپلنت رو میده و غصه نخور که دندونت رو از دادی
گفتم غصه نمی خورم ...تا سال دیگه هم سمت دندان پزشکی نمی رم و تمام ولم کنید فقط ...
بدین سان من الان لیلی بی دندونم
اما به رضا میگم روحیه فقط بچه های کلاس اولم ...قربونشون بشم ...مثلا قبل دیکته میگه خانم دندونم لقه ...میگم بازی نکنی هااااا بگذار دیکته تموم بشه ....اخر دیکته با ذوق می اید میگه دندونم افتاد ! یه مروارید هم کف دستشه ...بعد همون زنگ تفریح چنان این لقمه ی نون و پنیر رو می گیره بین دندونش و با جای خالیش می خوره ادم حض میکنه ...من یه دندون خراب رو با بی حسی فراوان تازه بخاطر قلبم ...دستگاه فشار و پالس قلب هم به من وصل کردند ...کشیدم از دیشب تا حالا شده یه بخش از ذهنم ...کی کمرنگ بشه الله و اعلم !








