خوش رگ ...
امروز رفتم ازمایش خون بدهم - باز - دوباره - هوووف
یه خانمی میانسال قبل من بود که نمی شد ازش رگ بگیرند اخرم رفتن دکتر ارشد رو اوردن و رگ گرفت ولی تیکه تیکه اش کردند ...بعد بنده ی خدا می گفت اشکالی نداره من چون شیمی درمانی کردم رگ ها نازک شده ...تقصیر شما نیست ...
بعد نوبت من شد تا نشستم خانمه گفت بنده ی خدا چقدر بد رگ بود ...
گفتم عوضش من خوش رگم !
دستم رو هم تا مشت کردم یه عالمه رنگ ابی و بنفش توی دست لاغرم قشنگ پیدا شد که برجسته و پر خون بودند . اما دختره وسط کار به من گفت تو هم همچین خوش رگ نیستی عزیزم هااااا
گفتم اولین نفری هستی که اینو میگی ...چون من تقریبا به اندازه ی موهای سرت ازمایش دادم ...
به عبارت درست تو عرضه نداری ! واقعا هم نداشت ...زده کبودم کرده !
بعد رضا میگه جدیدا بد قلق و زود جوش شدی !
+اضافه میکنم بد قلق بودن بخشی از اخلاق جدیدم شده نازک نارنجی هم شدم الان رفتم یخ خشک اوردم گذاشتم روی کبودی در این حد لوس !![]()








