روز نوشت های درخت سرو  و جوانه کوچولو

روز نوشت های درخت سرو  و جوانه کوچولو

روز نوشت های یک مامان تازه کار که سعی می کنه مادر خوبی باشه :)

من خیلی خیلی دختر شجاعی بودم اجازه دادم یه سوزن نیم ساعت تقریبا توی دستم بمونه و تمام این مدت وول نخوردم که بیرون نیاد ...

اگر منو بشناسید می فهمید چقدر کار سختیه

الان امیدوارم واقعا امیداورم فردا بیدار بشم و از یک سرم 150 تومنی واقعا دیگه انتظار معجزه دارم وگرنه رسما شکایت میکنم ...

در راستای نق نق دیروز جناب دکتر امروز نهار کوچولو و مانده ی دیروز رو خوردن که بفهمند زن ادم هم گاهی واقعا مریض میشه ......الان داره چیپس با نوشابه می خوره باشید با شعور گردد !

دوشنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۴۰۲ ۸:۲۶ ب.ظ ...

دریافت کد آمارگیر سایت

آمارگیر وبلاگ

© روز نوشت های درخت سرو  و جوانه کوچولو