من از شنبه مریضم و هم پریود و هربار مثل همیشه فشار روانی دیدن خون رو دارم ... اما باید علاوه بر کلاس درسم ...زندگی زناشویی و کلاس های خارج از برنامه ام رو هم اداره میکردم امروز که کلاس هام بلاخره تمام شد ...رفتم بیمارستان واقعا دوست داشتم یه سرم بزنم و چند ساعتی رو بخوابم اما روانم کشش این همه ماندن توی بیمارستان رو نداشت پس خانم دکتر بهترین انتخاب رو داشت بهم کتورولاک داد و باید بگم ممنونشم پر عوارض هست و در حالت عادی محال بود قبولش میکردم ... اما واقعا یه مرفین نیاز داشتم ...الان بدنم از تب شدیدی که تحمل میکرد خلاص شده ...عضلاتم درد نمیکنه ...سرم درد نمی کنه ...چشمم درد نمی کنه ...حس نمی کنم دنیا دور سرم می چرخه و هوشیار نیستم ...
یه وقتایی از بدنم شرمنده میشم ...به زور می کشونمش ادامه داده ...
فردا امیدوارم حالم بهتر باشه و چند روز استراحت مداوم بعد از شش ماه کار بتوانه یکم کمکم کنه ...
بدین سان هفته ی سوم هم ایز دان یکم زودتر از انتظارم البته !








