روز نوشت های درخت سرو  و جوانه کوچولو

روز نوشت های درخت سرو  و جوانه کوچولو

روز نوشت های یک مامان تازه کار که سعی می کنه مادر خوبی باشه :)

هفته ی هفدهم رو با خوبی و خوشی شروع کردم ...خانم مدیر هم مهمان کلاسم شد ...عادت به تعریف نداره و تعریف نمیکنه اما خانم معاون گفت همه رو برات عالی زد ...فقط گفت نترس و ارام باش من همیشه مضطربم خدایی هم بچه ها با امدن خانم مدیر ساکت تر از همیشه بودند ...

پوشه کار ها رو امضا کردم و باید تحویل بدهم دی ماه همیشه پر از دغدغه است....

امروز صبح به خودم گفتم 56 روز از امسال روباید برم سرکار...

به نظرم به چشم به هم زدنی میگذره

منو ازیترومایسین ترکیبات خوبی نیستم... امروز فشارم 8و نیم بود روی 6 البته من هنوز زنده ام و دکترم نرفتم 😁

شنبه نهم دی ۱۴۰۲ ۸:۲۶ ب.ظ ...

دریافت کد آمارگیر سایت

آمارگیر وبلاگ

© روز نوشت های درخت سرو  و جوانه کوچولو