روز نوشت های درخت سرو  و جوانه کوچولو

روز نوشت های درخت سرو  و جوانه کوچولو

روز نوشت های یک مامان تازه کار که سعی می کنه مادر خوبی باشه :)

امروز هوا دست کم به چشم من تمیز تر هست ...رفتم چک کردم دیدم شاخص همونه اما خوب واقعا اسمون ابی تر هست چیزی که کمتر در مورد تهران دقت میشه اینکه ما دقیقا در کوهپایه هستیم و روزهایی که هوا تمیز و ملسه واقعا تهران یکی از زیباترین شهرهای حتی دنیاست ...مثلا مسیر خود من تا سرکارم یه سراشیبی هست که همین طور که بالا میری رشته کوه ها رو می بینی و خوب بگذریم از شهرسازی ناقصش من بچگیم رو یادمه که تمام محله پر از درخت چنار بود و پاییز واقعا کف کوچه با برگهای زرد فرش میشد ...

بگذریم ...

چای درست کردم و دیروز خونه رو تمیز تمیز کردم و حتی دیشب نهار امروز رو اوکی کردم در حد اینکه ساعت سه و نیم فقط باید بگذارمش روی گاز ...به مامانم گفتم بیا پیشم گفت نه پله ها زیاده سختمه ....

دیدم حق داره حالا شاید کلاسم تموم شد رفتم یه سری زدم بهش اخه من سه تا سوفله خوری دارم که توی کارتن توی خونه ی مامان مانده الان براش جا دارم اما همت نمی کنم برم بیارم ولی دوست دارم تو خونه ام باشه ...میخواهم برم یکی یکی بیارمشون ...

کلاس را هم چیدم فقط ساعت به ساعت برای بچه ها می فرستم .

فکر کنم این اخرین روز مجازی باشه و از شنبه برگردیم سرکلاس که خوبم هست ...تعطیلات خوبی بود

چهارشنبه پانزدهم آذر ۱۴۰۲ ۱۰:۱۴ ق.ظ ...

دریافت کد آمارگیر سایت

آمارگیر وبلاگ

© روز نوشت های درخت سرو  و جوانه کوچولو