روز نوشت های درخت سرو  و جوانه کوچولو

روز نوشت های درخت سرو  و جوانه کوچولو

روز نوشت های یک مامان تازه کار که سعی می کنه مادر خوبی باشه :)

هنوز بی اشتها هستم . جز یه کاسه کوچک اش گوشت و یک کلوچه از صبح هنوز چیزی نخوردم ...البته اگر اون هشتا لیوان چایی که از امدنم تا حالا کنارم بوده رو نادیده بگیرم چون معده ام غذای جامد رو خیلی خیلی سخت قبول میکنه .

با قرص زینک و مولتی ویتامین سعی می کنم نگذارم کار به ریزش موهام برسه ...بیشتر از چهار روز هست برنج نخوردم ...ماکارانی هم برای شام درست کردم ...رضا غذاش رو خورد من سیر بودم ...

دوباره یاداوری میکنم هیچ اعتراضی بابتش ندارم . تازه الان احساس سبکی بهتری میکنم ...انقدر که فکر میکنم چقدر خوب بود میرفتم معده ام رو اسلیو میکردم .

دوشنبه چهاردهم فروردین ۱۴۰۲ ۵:۵۵ ب.ظ ...

دریافت کد آمارگیر سایت

آمارگیر وبلاگ

© روز نوشت های درخت سرو  و جوانه کوچولو